به گزارش شمالغرب به نقل از ارس تبار،جابر اکبری دکترای توسعه اقتصادی و تجارت بین الملل در یاداشت خود آورده است، شرکت در انتخابات و انتخاب مطلوب بر اساس ترجیحات فردی حق قانونی همه شهروندان در نظام مردم‌سالاری دینی است و تبلیغات یک کاندید و حامیانش صرفاً جنبه معرفی و شناساندن دیدگاه، تجربه، توانایی و میزان صلاحیت نامزد انتخاباتی مورد نظر است.

لیکن در این میان عده قلیلی تحت لوای تبلیغات، برای رسیدن به نفع شخصی با تحریک حس برتری‌طلبی طایفه‌ای، یک جریان فکری و سیاسی به نام طایفه‌گرایی - در جامعه شناختی این نوع نگرش یک بیماری اجتماعی محسوب می‌شود - در شبکه های مجازی ایجاد کرده و فضا را برای برگزاری انتخابات سالم و رقابتی نامساعد می‌کنند.

حتی این افراد فرصت طلب پا را فراتر گذاشته و گروه و ستاد به اصطلاح منتظران را برای افراد رد صلاحیت شده تشکیل داده و بتی از آنان ساخته و چنین وانمود می‌کنند که منطقه مغان دچار قحط‌الرجال گردیده و صرفاً نامزد انتخاباتی آن طایفه خاص در فکر آبادانی منطقه است و خواسته یا ناخواسته باعث القای بدبینی نسبت به سایر نامزدهای اصلح و تائید شده در بین مردم عوام می‌شوند.

 پر رنگ‌تر کردن ارزش‌های طایفه‌ای در بحث انتخابات بازگشت تأسف‌برانگیز دوباره به ارزش‌های جوامع ملوک‌الطوایفی و سنتی قرون وسطایی است که تقلای جوامع کمتر توسعه یافته و در حال توسعه برای گذر از آن هم چنان ادامه دارد. در چنین فضایی استقلال فکری فرد در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته و سنت‌ها، رسوم، باورهای ناصحیح، انتخاب و توصیه ریش سفیدان جهت دهنده رفتارهای سیاسی هستند. این نوع تفکر و نگرش با هیچ مبنا و معیار دینی، علمی، اخلاقی و انسانی سازگار نبوده و با اصل آزادی و استقلال رای آمارتیاسن - نظریه پرداز معروف توسعه- سخت در منافات است.

 پیامبر اکرم (ص) 1400 سال قبل با این نوع طرز تفکر اعراب آن زمان به مبارزه برخاست و هزاران تأسف که عده‌ای همچنان در فکر اشاعه این تفکر ناصحیح در منطقه هستند. داشتن و اشاعه چنین نگرشی شاید از مردم عوام قابل توجیه باشد ولی از خواص منطقه و اقشار تحصیل‌کرده پذیرفتنی نیست، البته اگر به منافع اجتماعی و منطقه‌ای بیندیشند.

بی‌گمان انتخابات بر اساس چنین بینش و چنین میزان، راه را برای انتخاب افراد شایسته‌تر و اصلح‌تر دشوار ساخته و پیاده سازی افکار و اندیشه‌های خلاق در منطقه را با تنگنا مواجه می‌سازد. این تفکر و نگرش در پسا انتخابات خود رو به شکل به کار گماردن افراد یک طایفه خاص در رأس مناصب اجرایی بدون توجه به شایستگی، توانایی و تجربه بروز می‌دهد.

در حقیقت هدف غایی این نوع انتخاب، تقسیم پست‌ها و مناصب مختلف اجرایی منطقه به عنوان غنیمت در میان یک طایفه خاص است. شاید یکی از عوامل محرومیت و کمتر توسعه‌یافتگی منطقه مغان با وجود داشتن ظرفیت‌های بالقوه بالا همین عامل باشد. چرا که تعدادی از مدیران لایق منطقه جرات گام نهادن در میدان انتخابات را به خاطر ترس از همین عوامل تاکنون پیدا نکرده‌اند.

مسلماً منظور این نیست که با انتخاب نماینده اصلح‌تر تمامی مشکلات منطقه حل خواهد شد بلکه تاکید بر آن است که انتخاب نماینده اصلح‌تر اولین و مؤثرترین گام در مسیر توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی منطقه‌ای است. چرا که انتخاب نماینده اصلح‌تر علاوه بر مزیت‌های ذاتی خود برای منطقه، بیانگر روند صعودی تفکرات مدرن و رشد فرهنگ سیاسی و شعور اجتماعی عمومی در منطقه است.

امید است در انتخابات پیش‌رو مردم شریف منطقه مغان، با تمسک به آیه شریفه << یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ >>  با پرهیز از قوم‌گرایی با نگاه فرا طایفه‌ای و کلان نگر، فرد اصلح‌تر را که بتواند در روند توسعه منطقه مغان مؤثرتر باشد؛ انتخاب کنند.